کولر:زمانی که یک لر به مکانی رفته باشد و بین ما نباشد
وردربرمن : به گویش محلی، برای من هم بردار
تفکیک جنسیتی : تف انداختن و لگد زدن به جنس مخالف
Frozen : (فروزان(با لهجه خارجی
موت زارت : سكته! یهویی تلف شدن
Nothing : ناچیز
کامران : راننده کامیون
بیسکوییت : کسی که 20 بار تصمیم گرفته ترک کنه
Username : اسمتو زر بزن
حلال زاده : هر کسی که پدرش،قد خمیده ای داشته باشد!!
Ask me : از من عکس بگیر
مهران : شخصی که در هوای مه آلود رانندگی می کند
جانمازی : بگو آذی جان صدات میاد
پنهانی : قلمی که جای جوهر با عسل مینویسد
درون گرا : کچلهای داخل خانه
برون گرا : کچلهای خارج از خانه، کچلهای خارجی
روبوسی : پارچه ای که روی بوس می کشند
پهناور : کسی که مدفوع گاو می آورد
Superman : مرد بقال
مارچوبه : عصای حضرت موسی
کنتس : به اصفهانی یعنی این سیگار کنته
زندایی : علی دایی پس از عمل تغییر جنسیت
لالایی : هشدار پلیس بزرگراه به رانندگان در کشورهای عرب زبان
در میان گذاشتن : لای چیزی کردن
شاطر : کسی که در خرابکاری استاد است
بیگلی بیگلی : پدربزرگ بروسلی، بزرگ خاندان لی
پسمانده : پ نه پ رفته!
کامبیز دیرباز : باز هم زنبورا دیر اومدن
Diamond Ring : داییمون زنگ زد
مناجات : انواع مونا
کره حیوانی : بیچاره ناشنواست
جوش شیرین(2) : فرهاد بیچاره که برای شیرین هی جوش می زند
مالاریا : کلمه ای که اهالی لار اول هر جمله میگویند
کلکته : بین گربه ها کل افتاده
املای فارسی: فارM سی
خاموش : موش نپخته
شیاف : او خاموشه
مزدور : نوعی موز كه در مناطق دور می روید
دیپلماتیك : فرد دیپلمه ای كه ماتیك زده
گٔل بسر عروس : عروسی که خوب ضربهٔ سر میزند
How Could You? : شما چگونه کود میدهید ؟
خانوم گُل : بازیکن دارنده بیشترین تعداد گٔلِ زده در لیگ فوتبال زنان
Software : حرفهای چرند اما لطیف و دلنشین
واویلا : ویلایی که درش به روی همه باز است
Pre-wash with mouthwash : پریوش با مهوش
سنجد(2) : کسی که هم سن جدش باشد
رو به راه : مسیر عبور و مرور روباه
نمک آبرود : نام جدید دریاچه ارومیه
اصول کافی : راه و روش قهوه درست کردن
چاقو ضامن دار : در شیراز، به شخص فربهای که یکی از اهالی محل ضمانتش را کند گویند
ضامن آهو : قسمتی از بدن آهو که اگر آنرا بکشیم آهو با سرعت بالایی می دود
شیرموز : گونهای شیر که حیوانات جنگل روی پوستش سر میخورند
هارون : اصطلاحی که شیرازیها هنگام یافتن رانِ مرغ در غذا بکار میبرند
جنسیتی : شهر ارواح
سوریه : آبشش
گوگولی : فرزند بروس و گوگوش
علامه مجلسی : علامه ی درشت و رسیده
مكار : كسی كه تخصص اپل دارد
در قدیم مرد گدایی هر روز در بازار گدایی می کرد و مردم با نیرنگی،حماقت او را دست می انداختند.دو سکه به او نشان می دادند که یکی شان طلا بود و یکی از نقره.اما مرد گدا همیشه سکه نقره را انتخاب می کرد.این داستان در تمام منطقه پخش شد.هر روز گروهی زن و مرد می آمدند و دو سکه به او نشان می دادند و مرد گدا همیشه سکه نقره را انتخاب می کرد.تا اینکه مرد مهربانی از راه رسید و ازاینکه مرد گدا را آنطور دست می انداختند ناراحت شد.در گوشه میدان به سراغش رفت و گفت:هر وقت دو سکه به تو نشان دادند سکه طلا را بردار.این طوری هم پول بیشتری گیرت می آید و هم دیگر دستت نمی اندازند.گدا پاسخ داد:ظاهرا حق با شماست،اما اگر سکه طلا را بردارم،دیگر مردم به من پول نمی دهند تا ثابت کنند که من احمق تر از آنها هستم.شما نمی دانید تا حالا با این کلک چقدر پول گیر آورده ام!!!!!!!
اگر کاری را که انتخاب کرده ای و انجام می دهی،هوشمندانه باشد،هیچ اشکالی ندارد که تو را احمق بدانند.
خب بالاخره صفر همه آزاد شد و می تونین با تمام دنیا در ارتباط باشین!!! از خاطرات این روز فعلا نمی گیم چون چند ساعتی بیشتر نگذشته.
امیدواریم توی این جشن به همه خوش گذشته باشه اگر کمی و کاستی هم بود بی خیال زندگی این قدر طولانی نیست که بخواهیم به اینا فکر کنیم!!!
چند عکس دیگه درادامه مطلب
آخرین متدهای روز جهان در زمینه ی نحوه ی محبت و نفوذ دانشجو به دل استاد (برگه ی امتحان):
این جفنگیات مرسوم که در برگهی امتحان مینویسند و از بیماری مادر تا اینکه اگر این درس را نمره نیاورم مشروطم میشوم و ... هم، خیلی خز شده و هم، حتی یک بچه ی 5 ساله باور نمیکند؛ چه برسد به یک دکتر! کمی نوآوری و خلاقیت داشته باشید. جناب استاد به اندازه ی کافی خودش مشکلات و بدبختی دارد، دیگر نیاز نیست شما با آن خط زیبای منحصر به فردتان یک صفحه ی آچار برایش از مشکلاتتان بگویید. حالا باز ای کاش فقط یک نفر چنین خزعبلاتی می نوشت. یکهو می بینی از 30 نفر دانشجو، بیست و هشت نفر عینا نوشته اند که اگر این درس را نمره نگیریم مشروطیم و مادرمان مریض است و پدرمان زندان است و فلان و بهمان. انگار این مشکلات را هم از روی دیگر تقلب کرده اند.
روشی پلید
یک درس ساده ای بود که من بنا به دلایلی نتوانسته بودم اصلا این درس را
بخوانم و با ذهن کاملا خالی سر جلسه امتحان رفتم. نیم ساعتی نشستم و دیدم
هیچکدام از این سوالات حتی برایم آشنا هم نیست. یک جمله در پایان برگه
نوشتم و برگه را تحویل دادم:
«در اعتراض به تقلب گسترده ای که سر جلسه ی امتحان از سوی دیگر دانشجویان
شاهد بودم از دادن این امتحان خودداری کرده و نمرهی صفر را به بیستِ با
تقلب ترجیح میدهم.»
نمره کسب شده : الف
صم بکم عمى فهم لایعقلون
درس معارف بود. میدانستم موضوع درس چیست و مباحثش در چه زمینه ای است -
با عرض خسته نباشید به خودم- اما جزئیات مطالب و محتوای درس را
نمیدانستم. سوالات توزیع شد و باز هم دیدم سوالات کمی برایم ناآشناست. از
مغرب و مشرق و زمین و زمان نوشتم. هر آنچه از کتاب دینی کلاس اول
ابتدایی، آقای واسعی گفته بود که مثلا چگونه مواد غذایی در بدن مادر
تبدیل به شیر میشود تا برهان نظم و علیت که در دبیرستان خوانده بودم. اما
نقطه ی طلایی برگه این جمله بود:
«جناب استاد برای من کاری نداشت که عین محتوای کتاب را برایتان کپی کنم
اما شما با روش زیبای تدریس خود به ما یاد دادید که چگونه تنها به منابع
اکتفا نکنیم. گفتید در دین عقل هم سهیم است و نباید «صم بکم عمى فهم
لایعقلون» بود. پس من ترجیح دادم مفهوم را بفهمم ولی کپی نکنم بلکه از
دانسته های خود بنویسم.»
نمره ی کسب شده : بیست !
وساطت حافظ
استاد شهبازی دکترای ادبیات بود و استاد درس شیوه ی نگارش . عاشق حافظ بود و آخر هر جلسه چند بیت از حافظ میخواند و چشمانش
پر از اشک میشد. و اما سوالات چی.....؟ نه که بلد
نباشم اما در حد 15-16 بیشتر نمیگرفتم. قبل از امتحان سری به اینجا زده
بودم و واژه ی «شهباز» را در دیوان حافظ سرچ کردم و آن بیت را کف دستم
ثبت کردم. زیر برگه امتحان نوشتم :
«جناب استاد من که «حافظ» را نمیشناختم؛ این شما بودید که در این ترم عشق
حافظ را در وجود من انداختید! و باعث شدید تا با این شاعر آسمانی آشنا
شوم. امروز قبل از امتحان گفتم تفالی به حافظ بزنم و ببینم چه میشود، این
بیت آمد»:
خاکیان بی بهره اند از جرعه ی کاس الکرام این تطاول بین که با عشاق مسکین کرده اند
شهپر زاغ و زغن زیبا صید و قید نیست این کرامت همره شهباز و شاهین کرده اند
نمره کسب شده : بیست!
اگه مردی منو بنداز
با حساب خودم 13- 14 میشدم. اما این نمره برای من که عنوان شاگرد سومی!!!
کلاس را یدک میکشیدم خیلی فجیع بود. استاد فوق العاده جدی و بداخلاق بود
و چندان نمیشد طرفش رفت. یک جمله پایان برگه نوشتم:
«جناب استاد حضور در کلاس شما در این ترم برایم بسیار مغتنم و مفید بود.
اگر ترم بعد با ما درس برمیدارید که هیچ، اگرنه بدون تعارف دوست دارم این
درس را پاس نکنم تا ترم بعد هم استادم شما باشید.»
نمره کسب شده : نوزده
گروهی از بچه ها در نزدیکی دو ریل راه آهن،مشغول بازی کردن بودند.یکی از این دو ریل قابل استفاده بود ولی آن دیگری غیرقابل استفاده.تنها یکی از بچه ها روی ریل خراب شروع به بازی کرد و پس از مدتی روی همان ریل غیرقابل استفاده خوابش برد.سه بچه دیگر هم پس از کمی بازی روی ریل سالم،همان جا خوابشان برد.قطار در حال آمدن بود،و سوزن بان تنها می بایست تصمیم صحیحی بگیرد.سوزن بان می تواند مسیر قطار را تغییر داده و آن را به سمت ریل غیرقابل استفاده هدایت کند و از این طریق جان سه کودک را نجات دهد و یک کودک قربانی این تصمیم گردد و یا می تواند مسیر قطار را تغییر نداده و اجازه دهد که قطار به راه خود ادامه دهد.
سوال؛کمی صبر کنید.قبل از خواندن ادامه داستان شما پاسخ دهید؛اگر شما به جای سوزن بان بودید در این زمان کوتاه و حساس چه نوع تصمیمی می گرفتید؟؟؟؟
چه خوش
+ چه خوش است . .
چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد
چه نکوتر آنکه مرغــی ز قفـس پریده باشد
پـر و بـال ما بریدند و در قفـس گشـودند
چه رها چه بسته مرغی که پرش بریده باشد
من از آن یکی گـزیدم که بجـز یکـی ندیدم
که میان جمله خوبان به صفت گزیده باشد
عجب از حبیـبم آید که ملول می نماید
نکند که از رقیبان سـخنی شـنیده باشد
اگر از کسی رسیده است به ما بدی بماند
به کسی مبـاد از ما که بدی رسـیده باشد.
ارزش لحظه ها ... !
ارزش ده سال را، از زوج هائي بپرس که تازه از هم جدا شده اند.
ارزش چهار سال را، از يک فارغ التحصيل دانشگاه بپرس.
ارزش يک سال را، از دانش آموزي بپرس که در امتحان نهائي مردود شده است.
ارزش يک ماه را، از مادري بپرس که کودک نارس به دنيا آورده است.
ارزش يک هفته را، از ويراستار يک مجله هفتگي بپرس.
ارزش يک دقيقه را، از کسي بپرس که به قطار، اتوبوس يا هواپيما نرسيده است.
ارزش يک ثانيه را، از کسي بپرس که از حادثه اي جان سالم به در برده است.
ارزش يک ميلي ثانيه را، از کسي بپرس که در مسابقات المپيک، مدال نقره برده است.
هيچکس صبر نمي کند. قدر هر لحظه خود را بدانيد. قدر آن را بيشتر خواهيد
دانست، اگر بتوانيد آن را با ديگران نيز تقسيم کنيد.
سلام دوستان.
من امروز موفق شدم کارت پروفسور سمیعی رو ازشون بگیرم گفتم شاید دوست داشته باشید ایمیلشونو داشته باشید به همین خاطر ایمیلشونو اینجا میذارم.
فقط هرکدوم رفتید هانوفر دست مارا هم بگیرید
email: samii@ini-hannover.de
سلام به همه
فعلا که این وبلاگ سوت و کوره ولیییییییی واویلا لیلللللی
یه تولد داریم از نوع مختلط با کنسرت و dance stage
انواع خوردنی و نوشیدنی هم موجوده
خدایا توبه خودت هدایتش کن........
و.......
فکر می کنید کی میتونه همچین تولد خفنی بگیره......بلهههههههه تولدت مبارک ایمان جان
هرجا هستی امیدوارم بهترین ها را داشته باشی چو بهت می برازه و امیدوارم ایمان قشنگیو که من یکی می دونم با چه سختی به دست اوردی هر روز پربار تر ببینی
دلت شاد و لبت خندون بیا شمعها را فوت کت که 14575457864/24657614.2457 سال زنده باشی
راستی بچه ها ایمان قول داده برامون تو کلاس یه چرخی بزنه.....
و احتمالا بهد از اینکه ایمان پست را ببینه
روز دختر رو به همه دخترای کلاس تبریک میگم امیدوارم سال دیگه مشمول این پیام تبریک نباشین و از ترشیدگی در بیایین
دعای دختر مجرد
اللهم عجل فی ازدواجنا و تکمیل دیننا و ارزقنا زوجا الذی رفیعا مدرکا و قدا رشیدا و مالا کثیرا و بیتا مستقلا و سیاره البرشیا
لطفا ی سری به ادامه مطلب بزنین
رامینجان تولدت مبارک
پرواز در آسمان آرزوها و فرود در فرودگاه موفقیت را برایت آرزومندم!
با سلام به همه همکلاسی ها
به دنیای لوکس بلاگ و وبلاگ جدید خود خوش آمدید. امیدوارم از این تغییر استقبال نموده و لحظات خوبی را در لوکس بلاگ سپری نمایید.
مزیت های لوکس بلاگ:
سرعت بالا نسبت به سایر سرویس های وبلاگ دهی
اشخاص دیگر با ثبت نام و عضویت در وبلاگ توانایی ارسال مطلب دارند که پس از تایید، نمایش داده میشود
دسترسی به مطلب فقط مخصوص اعضا در صورت نیاز
تبادل لینک اتوماتیک
امتیازدهی به مطالب و آمار بازدید از هر مطلب
ثبت نام در خبر نامه و ارسال آن به اعضا
جعبه پیام که امکان ارسال نظر به بینندگان وبلاگ را میدهد
وبلاگ دارای 5 آدرس هست:
loxblog.com & mahtarin.com & glxblog.com & loxblog.ir & loxtarin.com
و مزایای جالب دیگری که پس از کار در این فضای مجازی با آن آشنا میشوید.
برای ورود به کاربری خود به سایت www.imed89.loxblog.com/vorod مراجعه نموده و دوستان دیگری که علاقمند به نویسندگی در وبلاگ هستند نیز به ما اطلاع بدن
در پایان از آقایان ابویی، بهزادی و پاک که ما را در ایجاد این وبلاگ یاری کردند کمال تشکر و قدردانی را داریم